شازده پسرمون راه میره
سلام.قندعسلم خیلی وقته نمیتونم بیام و توی وبلاگت از شیرین کاریها و مهارتهای جدیدت بنویسم.مامانو ببخش.خیلی درگیر مدرسه و کار شدم.کتاب بچه ها هنوز نرسیده و مجبورم از سایت براشون بگیرم و پرینت کنم.موندم مسئولین ذیربط توی تابستون چی میکردن؟ بگذریم.خدارو هزار بار شکر میکنم به خاطر شرایطی که پیش روم گذاشته و خودش تند تند گیر و گره های زندگیمو باز میکنه. دیگه مهد نمیذارمت و قرار شده شنبه ها از 11 تا 2 بعد از ظهر و سه شنبه ها از 8 تا 11 پیش پدرجون باشی و روزهای یکشنبه هم از صبح تا 2 پیش باباجون.واقعا نمیدونم چه طوری لطفشون رو جبران کنم.فقط میتونم براشون هرآنچه خیر و سلامتی هست از خدای مهربون بخوام. آقا رادمهر مامان از روز عید قربان بدون کمک ...